ماه‌ستان

بانو مرا اتفاقی خواست: اتفاقی برای من

ماه‌ستان

بانو مرا اتفاقی خواست: اتفاقی برای من

اینجا قبلا معصومیه بود تا همیشه هم خواهد ماند به مدد بانوی آفتاب. ولی خواستم معصومیه ای شود که ماهستان باشد. من باشم و آقای ماه و ماهک هایمان و روزگاری ماه!

********

ماه بانو، نامِ من است وقتی خود را عاشقانه بنامم.

آخرین مطالب

بانو، شما خود ستونید برای عالم

شنبه, ۹ آبان ۱۳۹۴، ۱۲:۴۷ ب.ظ

ورودی حرم بود. داشت ویلچر زن را هل میداد. روی موهایش گرد نقره ای پاشیده بودند با این حال به رمپ که رسید انگار تمام توانش را جمع کرد توی دستانش و یا علی گفت. مردی که چند قدم فاصله داشت و میخواست از پله ها بالا برود راهش را کج کرد. دست گذاشت پشت کمر پیرمرد و گفت یا علی. انگار ستون شد برای پیرمرد که تکیه کند و با یک یا علی محکم ویلچر را هل بدهد تا از رمپ بگذرد.


زیباترین صحنه های دنیا نوشتنی نیستند، حس کردنی اند!


مهربان پروردگارم،

بر این باورم بارها و بارها اول سربالایی‌های زندگی، یکی را فرستاده ای تا از پشت سر دست بگذارد روی کمرم و ستون شود برایم و در گوشم بخواند یاعلی!

میشود اولِ اولِ اول همه‌ی سربالایی‌ها حواست به دستان ناتوان من باشد؟ دستت را از روی کمرم برندار لطفا!

 


۹۴/۰۸/۰۹ موافقین ۱ مخالفین ۰
ماه بانو ***

نظرات  (۱)

گاهی نه همیشه 
همیشه هر وقت هر ساعت 
وبتون عالیه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی