ماه‌ستان

بانو مرا اتفاقی خواست: اتفاقی برای من

ماه‌ستان

بانو مرا اتفاقی خواست: اتفاقی برای من

اینجا قبلا معصومیه بود تا همیشه هم خواهد ماند به مدد بانوی آفتاب. ولی خواستم معصومیه ای شود که ماهستان باشد. من باشم و آقای ماه و ماهک هایمان و روزگاری ماه!

********

ماه بانو، نامِ من است وقتی خود را عاشقانه بنامم.

آخرین مطالب

۱ مطلب در اسفند ۱۳۹۴ ثبت شده است

همین دیشب بود، 

هر بار چشمم را باز کردم نورش چشمم را زد! 

منِ خوش خوابِ همیشه پایه ی خواب، چند بار بیدار شدم به هوای اینکه نورش چشمم را میزد!

و هربار که بیدار میشدم جایش عوض شده بود. انگار یک جفت پا داشت و قدم میزد توی آسمان...

پنجره ی اتاقم رو به جایی از آسمان بود که ماه خانه داشت. 

طبقه پنجم، داخلی ٢، اتاق ٥١٧، تخت شماره ١٤

بیمارستان شهید بهشتی، قم

ماه بانو ***
۱۲ اسفند ۹۴ ، ۱۴:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر